سهمار

مجید سرنی زاده

سهمار

مجید سرنی زاده

مادر


دست فروش

این روزها دیگر فریاد آسمان

به زمین که نمی رسد هیچ

مادر هم به ما نمی رسد.

کلمات هم مجبورند دربیایند

عبور ممنوع از آنجایی که نباید.

وباز

 پس گردنی

و دست های سنگین مادر

که دروغ می گوید

که دست فروش است

دستی نمی فروشد

دستی می گیرد

پول توپ

و سر درموهای بریده مادر

بریده بریده 

فراموش میکنم بوی عرق

توپ را هم

و آسمان را

وخدا را هم

فراموش می کنم

خدا هم اگر مادرم را بچشد

خودراکه هیچ

خدای خود را نیز فراموش میکند

اینست که زمین خوش است

به مزه مادر

وپاک

و بستنی پاک

و مادر پاک آسمان را از من پنهان می کند

اما یک شب به آسمان می روم

ازدست این پریروز و دیروز و فردا

و دست می خرم

تا مادر دست فروشی کند

تا راست گفته باشد

و توپ...

نظرات 6 + ارسال نظر
وبگرد چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:31 ق.ظ http://www.bloglist.blogfa.com

نظر سنجی وبلاگ های هرمزگانی

کشکنگ چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ب.ظ http://keshkang.blogsky.com

خوندم مجید
سلام...

کشکنگ چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ http://keshkang.blogsky.com

شایعه رفتن پارسایی

مرگ گروم پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ http://http://salmankoorosh.mihanblog.com/

خوب است اگر خوب بمانید

حسین رزده چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:17 ب.ظ http://sozlavar.blogfa.com

سلام خوبی نه خسته قشنگ بود وپر از تصویر مجیدددددددددددددد

جغد بندری چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

ای والله ایشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد