" زن " آخرین اثر مجید بشکال یکی از کارگردانان گروه تئاتر و حرکت کارگاه بندرعباس در آوینیون

نمایش "زن" کاری از گروه "تئاتر و حرکت کارگاه" بندرعباس، به کارگردانی مجید بشکال،  به بخش آف(OFF ) جشنواره بین المللی "آوینیون" فرانسه راه یافت.

 این بخش همزمان با بخش اصلی برگزار می شود و شرکت های هنری فرانسوی و بین المللی،  به عنوان گردانندگان آن، از گروه های هنری برای اجرای آثار خود در این جشنواره دعوت می کنند. بر اساس برنامه زمان بندی شده، این نمایش از 21 تا 25 جولای (30 تیر تا 3 مردادماه) سال آینده در فرانسه اجرا می شود. 

+منبع خبر سایت ایران تئاتر

World AIDS Day

هشدار وزیر بهداشت در خصوص الگوی ابتلا به ایدز در ایران *

در ایران چرخه ابتلا به عفونت ایدز از اعتیاد به مسائل جنسی تغییر کرده است. مبتلا به ایدز نیز در کمپ‌های ترک اعتیاد و کودکان کار است. به طوری که آمار ابتلاء به ایدز کودکان کار 40 برابر افزایش یافته است.

آمار ابتلاء به ایدز کودکان کار 40 برابر افزایش یافته است???!!!

* به نقل از خبرگزاری تسنیم

به بهانه خاطره وسوسه انگیز تماشای نمایش یک مجموعه بدون عنوان

 

در نمایش یک مجموعه بدون عنوان علاوه بر مولف ، آثار نیز تو را به سکوت دعوت میکنند . این سکوت تحمیلی و توام با لذت ، به سبب جهانی است که راستین به دور ما میتند ، جهانی که گویا جهانی نیست . چشم ها که خیره در تو هستند تو را به خود خیره میکنند . آثار حسن راستین به قوی ترین شکل ممکن تو را به سفری بین واقعیت و ذهنیت  نه که دعوت ، مجبور میکنند . ذرات چشم گونه که بارها از کنار آنها عبور کرده ام بی بار معنای حیات ،  امشب سرشار از  بینهایت داستان کوچک بودندو سربار و پربار از معنای زیستن. چشم ها در این تابلوها نقش دریچه هایی به دنیایی ناشناخته را بازی میکنند . دنیایی که با احساساتی چون ترس ، وسوسه کشف و توهم تنهایی توامان با یکدیگر هم تورا به خود می خواند و هم تو را از خود می راند . مسافری از ذره به بینهایت ، از بینهایت به خود و از خود به ذره ، نقشی است که ایستادن در مقابل این تابلوها بر تو تحمیل میکند .نجات دهنده را در گور بدن خود خفته می یابی . و از خود می پرسی ، پرسشی چند باره که چه ام شده است؟ من در کجای جهان ایستاده ام ؟ سرگردان در بستر گردان سیاهچاله های مخلوق راستین از خود می پرسی ، اینها بدن های کیهانیند یا چشم های ماهیان خلیج ؟ برای من رویای عکسهای تلسکوپ هابل زنده شد و خاطره عجیب و خالی از ایمان آن لحظه ای که گالیله دیگر زمین را در مرکز جهان نیافت و انسان خود را تنها و سرگردان جهان بینهایت دید .