سهمار

مجید سرنی زاده

سهمار

مجید سرنی زاده

خودکشی خیالی

کلیدی را در قفل در می چرخانند ، سپس بیرون می کشند
نامه های قدیمی و پنهان خود را آرام می خوانند
و برای آخرین بار به آن چه که در سر دارند ، می اندیشند.

می گویند: زندگیشان تراژدی بیش نبوده
خدا ! لبخند های هراسناک مردم
اشک ها ، دلواپسی ، دلتنگی آسمانها
خلوت یک منظره.

کنار پنجره می ایستند
و خیره می نگرند به درختان ، کودکان ، تمام طبیعت
به اشتیاق و نیروی مرمرکاران
و خورشیدی که تا ابد غروب خواهد کرد.

«همه چیز تمام شده»
یادداشتی کوتاه ، ژرف و ساده
حاکی از بی میلی و بخشش
به هر کسی که بخواهد آن را بخواند و گریه سر دهد.

به آینه می نگرند،به فرصتی که مانده
شاید حماقت و خطایی بیش نباشد
زیر لب می گویند: « همه چیز تمام شده »
حسی بی انکار
گرچه آن را به وقتی دیگر وا می نهند.
 

   

نظرات 5 + ارسال نظر
بهشب دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ب.ظ http://behshab.blogsky.com/

ترجمش خشک و نچسبه.

حسین رزده سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ق.ظ

به روزم

[ بدون نام ] چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:58 ب.ظ

http://mortezanik.blogsky.com/
مث یه گاو

احسان ن چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:28 ب.ظ http://radioehsan.blogsky.com


مم نون از انتخابات

نسیم دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ق.ظ

آفرین به این ترجمه ، سلیس و زیبا.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد