دیروز بعد از قریب به 44 ساعت سفر طاقت فرسا با قطار و هواپیما وارد شانگهای شدم . از فرودگاه که خارج شدیم تعجب کردم که چرا اسم این شهر رو گذاشتن بر فراز آسمانها ( شانگهای ) اما بعد از نزدیک به 45 دقیقه ماشین سواری با دیدن برج های سر به فلک کشیده دلیلش رو فهمیدم . به آکادمی تئاتر شانگهای رفتیم . یک مرکز آموزشی ، پژوهشی و اجرایی که تا سطح دکتری هنرهای نمایشی رو آموزش می ده . بعد به همراه خانم سای از فضاهای مختلف دانشگاه از جمله سالنهای تئاتر، سالن کنفرانس ، رستوران ها ، کتابخونه و مراکز تحقیقاتی دیدن کردم .
ورودی دانشگاه
سالن اصلی و سالن کنفرانس
ساختمان آموزشی و پلاتو
ساختمان آموزشی و سالن دوم
رستوران و کافی شاپ با تصاویری از استانیسلاوسکی ، شکسپیر و اساتید تئاتر چین
خودم در حال عکس گرفتن از خودم
بعدش به قول خودمون بسته فرهنگیم رو تحویل گرفتم و به محل اسکان رفتم . جای اسکان من در طبقه هجدهم خوابگاه دانشجوهای بین المللی شونه در اتاق 1815 . نکته جالب اینکه توی این اتاق یه نقشه ایران البته به زبون چینی روی دیوار نصب شده که احتمالا مال یه دانشجوی علاقه مند به ایران بوده .
خوابگاه دانشجویان بین المللی - ساختمان سفید رنگ
اتاق 1815
نقشه ایران روی دیوار اتاق
این برنامه شامل یک کنفرانسه که مقالات بصورت سخنرانی ارائه میشه و همینطور یک جشنواره تئاتر تجربی با هفت نمایش از کشورهای : مکزیک ، آمریکا ، کره ، آلمان ، انگلستان و ایتالیا . توی کنفرانس پونزده تا سخنرانی هم داریم که در دو روز انجام میشه که آخرین سخنرانی رو من انجام میدم .
متن کامل مقاله من در کتابچه مقالات کنفرانس
بعداز ظهرش یک اجرا از کشور مکزیک رو هم دیدم که در پلاتو این دانشگاه اجرا شد .
اجرای مکزیک با نام آلتار
پوستر اجرای مکزیک با نام آلتار
متاسفانه بخاطر سرماخوردگی شدید اجرای ایتالیا رو از دست دادم آخه توی قطار بدلیل مشکل سیستم سرمایشی دچار سرما خوردگی شدم .و امروز صبح هم یه سر رفتم بیمارستان روبروی دانشگاه و متاسفانه چون اونا هم مثل من انگلیسی خوب بلد نبودن و بدون نسخه هم دارو نمی دادن، بعد از نزدیک به یکساعت تونستم یه بسته قرص سرماخوردگی و خشک کننده بگیرم . الان هم در حال استراحتم تا بعد از ظهر که آمریکایی ها اجرا دارن
نسخه آقای دکتر چینی که هیچی نمیشه ازش فهمید
وبلاگ لاتیدان که به قلم محمد ذاکری رسانه ای بود برای بیان مسائل و نقدهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با استان هرمزگان در پایانی ناگزیر ( به بیان خودش ) بدرود گفت .
بسته شدن دهان و محدودیت بیان یک زبان آگاه و بیدار، بسته شدن دهان همه اذهان بیدار خواهد بود .
واقعا جای بسی تاسف است و پرسشی بزرگ در میان که محمد ذاکری با این روحیه چرا به این کار دست زده ، تحت فشار چه نیرویی ، چه مرجعی و چه افرادی عبای رسالت بیدار کردن اذهان خواب آلوده را به کنج خانه آویزان کرده ؟
گروه تاتر ققنوس بندرلنگه با دو نمایش " من خدا را دوست دارم " و " جای پای خالی " به کارگردانی ، هنرمند جوان ، خوش فکر و تحصیلکرده هرمزگانی عبدالمحمد ( امین )سالاری در جشنواره هایفست به روی صحنه می ره.
من در دوران خدمت سربازی نزدیک به پانزده ماهی مهمان مردم بندرلنگه بودم و برای همیشه سپاسگزار لطف بی دریغ هنرمندان تئاتر لنگه هستم . گروه تئاتر ققنوس از گروههایه که بخاطر هنرمندان اخلاقگراش نه تنها در حوزه فنی که در حوزه اخلاقیات حرفه ای و همکاریشون با سایر هنرمندای استان هم عملکردشون شایسته تقدیره .
برای دوستان خوبم در این گروه آرزوی موفقیت دارم .