سهمار

مجید سرنی زاده

سهمار

مجید سرنی زاده

بهاریه

سال 1392 برای من و دوستانم در تئاتر و حرکت کارگاه سالی پرکار ونسبتا موفق بود ، تهیه دو تئاترعروسکی با بیست اجرا و تهیه دو تاتر صحنه ای بزرگسال با بیست و یک اجرا در بندرعباس ، انجام هماهنگی برای اجرای آثار گروه در کشورهای رومانی ، فرانسه ، انگلستان و آلمان در سال آینده ، ارائه یک سخنرانی در یک کنفرانس بین المللی و پذیرش چهار مقاله دیگه مبتنی بر پژوهش ها و مباحث مطرح شده در گروه برای ارائه در دو رویداد بزرگ علمی و هنری و جذب تعدادی از تحصیلکرده ها و علاقمندان تئاتر برای همکاری و فعالیت در گروه بخشی از پروژه های این سال بود. اما روزهای پایانی سال ،این روزها سخت کار میکنیم، جلسات گروهی وانفرادی با اعضاء گروه برای برنامه های سال آینده، برنامه ریزی و پیگیری برای اجراهای داخلی و خارجی. برای سال آینده سه برنامه بین المللی داریم و دو اجرای داخل استان، سه پروژه مشترک رو هم با همکاری گروههای دیگه داریم شروع میکنیم. علاوه براینها ، پروژه های فردی دوستان هم هست از برنامه های جمشیدی و کشاورز و بشکال برای نمایشگاه تا برنامه خودم برای پژوهش و شرکت در کنفرانس های ملی و بین المللی. تعداد برنامه ها زیاد شده نه به این دلیل که امیدمون نسبت به قبلا بیشتر شده یا اینکه معتقد به تغییرات و بهبود عمیقی درشرایط بیرونی باشیم که بیشتر به خاطر مسئولیتیه که بهش باور داریم .

اما در آستانه بهار هستیم . لحظه ای توقف ، اینکه هیچکدوم از این موفقیت ها و برنامه ها در حوزه تولید اثر، نباید ما رو از جهان واقعی که به شکلی سیال در اطرافمون در جریانه غافل کنه . ما در لحظه ای از زمان قرار داریم که باید بیشتر از گذشته به مسئولیت خودمون به عنوان یک شهروند عمل کنیم ، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در شبکه ای از متغیر های اجتماعی ، فرهنگی ، زیست محیطی، مذهبی ، سیاسی و اقتصادی پیچیده شدیم . پس ناچاریم به همه اینها فکر کنیم ، ما در لحظه ای از زمان ایستادیم که اندیشیدن به آینده و نسل های آتی بیش از هر زمان دیگه ای ضروری به نظر می رسه . محیط زیست اطراف ما در حال نابودیه ، دریا هر روز از فاضلابهای شهری و صنعتی و پسماندهای کشتی ها آلوده تر و آلوده تر می شه ، آبزیان دریایی که فکر می کردیم سالم ترین ماده غذایی اطراف ما هستن دارن به آلوده ترین غذای مردم تبدیل می شن. غرب شهر بندرعباس درگیر شدیدترین آلودگی های زیست محیطی در هوا ، آب و خاکش شده . نمادهای فرهنگی و تاریخی شهر یکی پس از دیگری جاشون رو به سازه های بی هویت جدید دادن ، شهرسازی به غیر استاندارد ترین شکل ممکن و بدون توجه به ملاحظات فرهنگی در بندرعباس در حال پیشرفته . روابط انسانی و خانوادگی بدلیل پیشرفت های تکنولوژیک و گستردگی ارتباطات دچار چالش های جدیدی شده که زمینه های فرهنگی و مذهبی در تحلیل اونها عاجز موندن . استرس ، بیماریهای قلبی و عروقی ، عدم توجه به سلامت جسمی و روانی ، مصرف دخانیات و... بحران های حوزه سلامت و بهداشت رو ایجاد کرده. اخلاقیات در بسیاری از حوزه ها از جمله  سیاست و اقتصاد و مدیریت داره به فراموشی سپرده می شه اینها و خیلی از بحرانهای دیگه که بسیاری شون دردهای مشترک ما و سایر مردم جهانه به همه ما هشدار میده که باید به  صورتی جدی تر به تعریف و نقد این وضعیت جدید بپردازیم ، اما این مسائل برای ما چه درجه ای از اهمیت رو دارن و  چرا در آثار  هنری تولید شده جای خالیشون احساس می شه ، بی شک هنر این امکان رو به بهترین نحو می تونه فراهم کنه که موقعیت انسان امروز رو به تصویر بکشه ، یا به چالش بکشه تا شاید بصورت نسبی به سبکی از زندگی برسیم که کمترین آسیب رو داشته باشه ،  اما من فکر میکنم در فرآیند توجه عمیق به وضعیت انسان کنونی، زبانی که برای تولید اثر استفاده میکنیم بسیار اهمیت داره ، به گمان من بایستی به زبانی همه فهم تر و ساده تر متوسل بشیم ، البته شاید راههای دیگه ای هم بشه پیشنهاد کرد اما من احساس میکنم نیاز به گفتمانی برای تغییر در کم و کیف زبان و فرم ارائه آثار هنری داریم ، با هدف جلب توجه تعداد بیشتری از مردم به بحران های پیش رو ، یه پیشنهاد برای آغاز سال هنری .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد