سهمار

مجید سرنی زاده

سهمار

مجید سرنی زاده

مختصری درباره حکیم رازی

(به بهانه پژوهشی که درخصوص حکیم رازی داشتم و منجر به انتشار مقاله " مطالعه تاریخی اخلاق پزشکی رازی "  در مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شد .)

ابوبکر محمد بن زکریا بن یحیی " صیرفی " [1]رازی ( زاده 251-درگذشته 313 ه ق) حکیم طبیب کیمیایی، طبیعت شناس شیمی دان ، علامه علوم اوائل ، فیلسوف منطقی جدلی ، جالینوس مشرق زمین و طبیب مسلمان ، بزرگ ترین پزشک بالینی و مارستانی[2] در سده های میانه به شمار آمده است .(4) درباره نبوغ رازی همین کفایت میکند که اکثر مورخین اتفاق نظر دارند که او در بزرگسالی به آموزش حکمت و طب پرداخته و این در حالی است که در مدتی اندک تا پایان عمر خویش شهرتی کم نظیر در طب و طبابت یافته ، قریب به دویست و هفتاد و سه عنوان اثر در علوم مختلفه تالیف نموده که بیش از یکصد عنوان آن در پزشکی و فنون وابسته به آن می باشد ، به مدیریت بیمارستانها پرداخته ، شاگردان بسیار تربیت کرده است و آنقدر درپزشکی غور کرده که توانسته طبابت دو شهر بزرگ مانند ری و بغداد را مسخر خود کند .( 5)

درباب عقاید و حکمت رازی نخست آنکه خود در رساله سیره الفلسفیه اش سقراط را پیشوای خویش معرفی می کند (6) .دکتر اذکائی در کتاب حکیم رازی بیان می کند که رازی به عنوان نماینده خردگرایی عصر خویش ، یاد آور جنبش روشنگری در اروپای سده هجدهم است ، مبین تصور پیشرفت علمی و تنها شخصیت مستقلی به شمار می رود ، که بر ستیغ انسان گرایی ایرانی و دانش و خردورزی ایستاده است . رازی  اعتقاد به علم شهود ( وحی) نداشت  ، بل معتقد به معرفت تجربی یا علم حصولی بود (4). رازی نجات نفوس را از طریق فلسفه - رسالت فلسفه - می دانست و در پاسخ به پرسش اسماعیلیان که آیا فیلسوفان دچار خطا نشده و سخنی به دروغ نگفته اند؟ جواب می دهد : بحث بر سر خطا و دروغ نیست ، هر یک از آنان - فیلسوفان - کوششی کرده اند و به خاطر همین کوششها در مسیر حقیقت قرار گرفته اند . (7 ) اعتقاد به عقلانیت را شاید بتوان به عنوان اصلی ترین شاخصه اندیشه رازی مطرح کرد که نتایجی چون باور به برابری ، آزادی و استقلال انسانها نتیجه ناگزیر آن خواهد بود . (8) رازی  در الهیات خود توحید را می پذیرد اما نبوت و معاد را مورد نقد قراد می دهد . اندیشه رازی دائرمدار خرد باوری اوست ، اصالت عقل و کفایتی که او برای خرد ورزی قائل شده است راه را بر پذیرش دعوت نبوی می بندد ( 9 ) این نکته می تواند موید نگاه متفاوت - متفاوت از نگاههای ادیان ابراهیمی - او در خصوص کرامت انسانی باشد . در بسیاری ادیان کرامت انسانی درارتباطی تنگاتنگ با ایدئولوژی او مطرح می شود که با تغییر پیشوا و ایدئولوژی ، کرامت انسانی وی نیز قابل سلب است اما آنچه در نگاه رازی ما را به کرامت انسانی[3] در معنای مدرن آن یعنی به عنوان ویژگی غیر قابل سلب نزدیک میکند باور او به عقلانیت و پیشوایی خرد و نتایج آن یعنی برابری و آزادی و آزادگی انسانهاست . در باب اول کتاب طب روحانی او پس از بیان قدر و منزلت عقل بیان می کند :" ... در تمامی اموربه آن ( عقل) مراجعه کنیم و امور را با محک عقل معتبر بدانیم و در انجام آنها بر عقل تکیه کنیم .اگر عقل بر انجام امور صحه گذارد ، آنگاه دست بکار شویم و اگر تائید عقلانی در کار نبود از ارتکاب بدانها منصرف گردیم " (10) . رازی درباره برابری می گوید : "همه افراد بشر متساوی اند وهرگز قابل تعقل و قبول نیست که یک فرد برگزیده هدایت سایر انسانها را بر عهده داشته باشد" ( 7 ) . اشاره به اصطلاح کرامت انسانی در اندیشه رازی از آن جهت اهمیت دارد که این مفهوم در اخلاق پزشکی مدرن به عنوان خط قرمز نتیجه گیریهای اخلاقی و تامین حقوق اساسی بیمار و نیز مفهومی مشترک برای گفتگوهای میان فرهنگی کارکرد دارد ( 11). البته نباید از این نکته نیز گذشت که ماهیت انسانی درنگرش نظریه پردازان عصرهای مختلف و جوامع متفاوت معانی بسیار متنوعی دارد . هیچ تعریف نظری کاملی از ماهیت انسانی  در سطح جهانی در دست نیست و در ضمن درک عملی مشخصی هم از نظر زیست شناسی یا روان شناسی از ماهیت انسان وجود ندارد ( 12). محمد بن زکریای رازی یک نظام منسجم فلسفی نداشت اما در مقایسه با عصری که در آن می زیست او را باید نیرومند ترین و به اصطلاح آزاد اندیشترین متفکران در اسلام و شاید در تمام تاریخ فکر بشری به حساب آورد ( 13) .متاسفانه بسیاری از آثار مکتوب رازی از بین رفته ولی چون اندیشه های او چالش برانگیز بودند بسیاری از متفکرین اسماعیلی در رد نظرات او کتابها و مطالب بسیار نوشته اند و همین امر باعث شده بخشی از آثار مفقود او بدست ما برسد (14). حکمت رازی در طب معرفتی تلفیقی است و در آن معارف کهن ایرانی و یونانی و هندی به گونه ای پربار ممزوج گشته  است (15). با توجه به نکات مختصری که در خصوص عقاید رازی و شاکله های مکتب او بیان کردیم بی شک بررسی نتایج  این نوع جهان بینی  کم یاب در حوزه  تاریخ اخلاق پزشکی اهمیت می یابد .



[1] به معنای زرگری که اشاره به حرفه خانوادگی رازی دارد.

[2]  به معنای بیمارستانی می باشد . مارستان تازی شده بیمارستان است .

[3] Human dignity