پس از بدرود گرم دوستان هنرمند و طی مسیر بندر.دبی.بنگلور صبح چهارشنبه ششم بهمن وارد بنگلور شدیم وهمانطور که دوستان پیش بینی کرده بودن گمون کردن گذرنامه ما جعلیه و ما ایرانی نیستیم وهندی هستیم وپس از جستجو در اینترنت و پرسیدن تاریخچه شهر بندرعباس ساعتی ما رو توی فرودگاه نگه داشتن تا از دبیرخانه فستیوال اومدن و همراه اونها در یک هوای کاملا بهاری وارد یک کمپ سرسبز با یک هتل ویلایی زیبا شدیم . با کمال احترام از ما استقبال کردن وبعد از رفتن به محل اسکان سری هم به مدرسه هنرهای حرکتی آتاکالاری زدیم .با هنرجوهای مدرسه، استاد و همینطور مدیر مدرسه ملاقاتی داشتیم و برای صرف ناهار به پیتزا هات رفتیم و بعد از ظهر هم هنرمند خونگرم بندری خانم میرزاپور به دیدار ما آمدن و باتفاق دوستان گشتی توی شهر زدیم وپس از خرید شام، kfc و...
ساعت 19.30
فرودگاه دبی
بنکلور
سه سامارایی از کمربندی در هند اسم که من براتون انتخاب کردم سلام دخت بندر هم برسونی دلم برا خبرای اونجا لک زده انگار خودمم دنبالتونم هرروز به روز باش من دوست دارم با سیکنالهی اینترنت پیشتون باشم
پس کجایی دلک
سلام
مجید احوال تون همه چیز خوب است
سلام دوستان رو برسون
کجایی دلم هوات ای کردن
خوشحالم برای شما و امیدوارم همیشه موفق باشید
و باز حاضری
نمی دونم کجای چه می کنی ما که بیادتیم شما چی اونجا حامد هندی هم دیدین
اه
تا اخر هفته هم انیگم تابلکه دم غروب روشنایی ستارت بگینم
سلام خیلی دلم تنگ بوده خوشالم بت امدی حداقل تو عکس تو خیلی ایده الی مجید جان